زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یکروز تصمیم گرفت میزان علاقهاى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند. یکى از دامادها را به خانهاش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مىزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر ان...داخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد. فردا صبح یک ماشین پژو 206 نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد. داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو 206 نو هدیه گرفت که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» نوبت به داماد آخرى رسید. زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت. امّا داماد از جایش تکان نخورد. او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم. همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد. فردا صبح یک ماشین بىامو کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت
هر ساله از تاریخ 18تا24اردیبهشت این یک هفته به هلال احمر وصلیب سرخ اختصاص دارد بنابراین این هفته را به تمام امدادگران،نجاتگران،جوانان وداوطلبان تبریک عرض میکنم وهمواره امیدوار هستم روزگاری خوب وبدون حادثه داشته باشیدوبه پاس این خدمات خدا پسندانه خداوند همیشه یارتان باشد.
بعدازسه هفته میخواستیم بریم دانشگاه ولی وقتی رسیدیم راه آهن قطار راه افتاد ورفت هرچی دویدیم نرسیدیم به اطلاعات راه آهن گفتیم هماهنگ کنه ایستگاه بعدی قطار توقف کنه ما خودمنو میرسونیم در حال بحث بودیم که یک آقاوخانم آومدن وگفتن ماتوی این قطار مسافرداشتیم یک نفر از همراها توی قطار جامونده ونتونسته پیاده بشه حالا باید چه کار کنیم .
اگر شما بودین چکار میکردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در تاریخ ۹۰/۲/۱۰به علت حریقی که در مشهد:بولوار پیروزی،بولوار پایداری رخدادتعدادی از کارگران جان خودرا از دست دادندوعلت آتش سوزی این ساختمان رسیدن حرارت به (اکاسیو) وبه دلیل قابل اشتعال بودن این مواد دچار حرق شده وتعدادی از کارگران جان خود را از دست میدهند قابل توجه که دود حاصله از سوختن این مواد واستنشاق آن باعث شول شدن عضلات وعدم توانایی در حرکت میشود